سیده فاطمه مقیمی بنیانگذار شرکت کشتیرانی و حمل و نقل بین المللی سدیدبار

سیده فاطمه مقیمی
بنیانگذار شرکت کشتیرانی و حمل و نقل بین المللی سدیدبار
بخش: صنعت حمل و نقل
تابلوی افتخارات:
– کارآفرین برتر آسیاپاسیفیک تایوان بین 23کشور منطقه2016
– کارآفرین برتر کشورهای اسلامی از سوی بانک توسعه اسلامی2012
– لوح سپاس مدیر نمونه حمل و نقل جاده ای کشور 1391
– برگزیده نمونه نخستین همایش کارآفرینان و سرمایه گذاران کارآفرین از
شهرداری1389
– لوح تقدیر مدیر نمونه از سازمان پایانه های کشور1382
– لوح تقدیر تجلیل از پیشکسوتان صنعت حمل و نقل 1386و …
فعالیت ها و سمت ها:
– مدیرعامل و موسس شرکت کشتیرانی و حمل و نقل بین المللی سدیدبار از 1363
– مدیرعامل دفتر توسعه کارآفرینی دانشگاه صنعتی شریف از 1391تا 1392
– رییس دوره ای کمیته بانوان کارآفرین عضو اکو
– رییس هیات مدیره کانون بانوان بازرگانان ایران از 1389تا 1391
– نایب رییس کمیسیون حمل و نقل و گمرک و ترانزیت اتاق بازرگانی و صنایع و معادن
از1386 تاکنون
– رییس هیات مدیره مرکز بازرگان ایران 1389
– عضو هیات موسس و نایب رییس هیات مدیره انجمن دوستی ایران و کانادا
– عضو هیات مدیره و مدیرعامل انجمن ملی زنان کارآفرین از 1384 تا 1388
– نماینده CCIMانجمن ECOبرای زنان کارآفرین از 1384 تا 1388و …
در شهریور 1337در یک خانواده متوسط فرهنگی و در تهران متولد شدم. چهار فرزند دختر بودیم. دوران دبستان را در مدرسه ستوده محله امیریه سپری کردم. دوره دبیرستان را تا سیکل
اول در دبیرستان محمودزاده و سپس دیپلمم را در سال 1355 از دبیرستان خوارزمی اخذ کردم. از همان کودکی روحیه پسرانه ای داشتم و در بازی های کودکانه نقش پسرها را ایفا
می کردم. به جای خاله بازی، دوچرخه سواری و فوتبال بازی می کردم. از حد جسم و روح خودم فراتر می رفتم. همیشه دوست داشتم کاری متفاوت انجام بدهم؛ یعنی آرش کمانگیر
بشوم. همانطور که آرش کمانگیر توانست مرز را تغییر داد من هم بتوانم مرز تفکر را تغییر بدهم. این اتفاق هم افتاد و من به نوبه و سهم خودم باور متمایز بودن آقایان و خانم ها را صرفا به
خاطر جنسیت تغییر دادم. تحصیلاتم را در رشته عمران ادامه دادم. دو سال در ایران و ادامه آن را در خارج از ایران
درس خواندم. بعد به ایران برگشتم و در صدد بر آمدم که در رشتهای که تحصیل نموده بودم مشغول به کار شوم. متأسفانه با جو ایجاد شده بهخصوص پس از انقلاب و مشکلات عدیده و
موجود بالاخص در این مقوله که نمی تواند یک زن در محیط کارگاهی ساختمانی مشغول به کار شود باعث گردید که از این کار باز بمانم. خاطرم می آید که در فروردین ماه 13بود و
درست پس از تعطیلات عید نوروز روزنامهای خریده بودم تا از روی آن بتوانم با مراجعه به آگهی های ثبت شده استخدامی برای خود کاری را دست و پا کنم. در میدان ولیعصر در کنار
باجه تلفن و در صف متقاضیان استفاده از تلفن ایستاده بودم که دختر خانمی در کنار من نیز در انتظار نوبت بود. سر صحبت با ایشان باز شد و وقتی مطلع گردید که من به زبان انگلیسی
تسلط دارم پیشنهاد کرد که شوهر خواهرش در یک شرکت بین المللی سهامدار است و در آن شرکت نیاز دارند که از وجود یک مترجم برای کارهای بین المللی خود استفاده کنند . سپس
شماره تلفن آن محل را به من داد. من هم با آن شماره تماس گرفتم و قرار گذاشتم که فردا صبح به آن محل بروم. به دلیل تسلطم به زبان انگلیسی در آن شرکت مشغول به کار شدم.
در شروع کار مشغول به کار ترجمه و شناخت از اسناد حمل و نقل بین المللی شدم. کار در کنار آقایان راننده بسیار کار مشکلی بود. از نظر خانوادهام نیز موضوع با تعجب پی گیری میشد
و بطور کلی شناخت زیادی نداشتند که من در چه مرحله ای از این کار وارد شدهام. به هرحال در این اثنا فقط تصور این بود که کار ترجمه و تلکس و مکاتبات انگلیسی را انجام میدهم.
به هرحال کم کم وارد مقوله تخصصی تر کار شدم. مدام از طرف مدیریت مربوطه با تعجب مورد تشویق قرار می گرفتم. بدیهی است که پرسنل آقای آن مجموعه که خود تجربه بیشتری
نیز داشتند به هیچ عنوان نگاه درست و مثبتی از حضور من احساس نمی کردند. تلاش من منجر شد که ظرف 1ماه مسئول بخش کامیونی شرکت شدم. اکثر رانندگان شرکت موصوف ترک
و یونانی بودند.
این فعالیت نیز تا سال 1362 ادامه پیدا کرد. در این اثنا من ازدواج نموده بودم و دارای اولین فرزند خود شدم. در تمام مدت بارداری به موقع سرکار حاضر بودم و در زمان وضع حمل
مستقیماً از محل کار به بیمارستان منتقل شدم و با توجه به وضعیت وخیم و نیاز به استراحت ظرف مدت دو هفته سرکار حاضر شدم. علاقه مفرطی که به کارم داشتم و پشتکاری که از خودم نشان میدادم همسرم را نیز علاقمند به تشویق من کرد و تا مرحلهای رساند که مشوق من برای
استقلال و کار مستقل مدیریتی حمل و نقل برای خودم شد. بنابراین تصمیم گرفتم که راساً اقدام کنم. به وزارتخانه مربوطه مراجعه کرده و تقاضانامه تأسیس
شرکت حمل و نقل بین المللی را ارائه دادم. با ناباوری و تمسخر روبرو شدم و عدم قبول تقاضانامه ارائه شده، هر بار که به در بستهای برخورد مینمودم عزم من جزم تر می شد. به
تمسخر گرفتن این باور که یک زن میخواهد به حوزه نفوذ ناپذیر مدیریت حمل و نقل رسوخ کند غیر قابل انکار بود. بنابراین کاری بسیار سنتی و غیر قابل نفوذ برای بانوان بود. در نهایت
تلاشهای مستمر من جواب داد و در تاریخ 22/3/30بعنوان اولین زن مدیرعامل شرکتهای حمل و نقل بین المللی توانستم مجوز ثبت را از وزارت راه و ترابری با امضاء مدیریت وقت
اخذ کنم. این پایان کار نبود بلکه شروع بود. شروعی زیبا که با تلاشی بسیار فراوان به دست آورده بودم و این تلاش را مدیون همسر خود نیز بودم .
شرکت اولیه ام را در یک اتاق کوچک در محل کار همسرم شروع کردم. سرمایه ای هم نداشتم و با تولید کارم توانستم سرمایه اولیه ام را به دست بیاورم. در سال 0223با ایجاد تغییراتی
شرکت کشتیرانی و حمل و نقل بین المللی سدیدبار را بنیانگذاری نمودم. امروزه در دفتر مرکزی من حدود 01نفر و در شعبه ها و با احتساب رانندگان تحت پوشش من بیش از 211نفر
نیرو مشغول به کار هستند. در این فاصله تحصیلاتم را هم ادامه دادم. به طور مجدد لیسانس مدیریت بازرگانی گرفتم. فوق
لیسانسم را هم در همین رشته با گرایش تحول اخذ کردم. بعد از گذراندن دوره عالی MBA دکترایم را در رشته مدیریت استراتژیک DBAگرفتم. در حال حاضر هم دانشجوی PHD
تخصصی کارآفرینی بین المللی هستم. علم امروز این موضوع را ثابت می کند که کارآفرینی همانطوری که می تواند در ژن افراد
وجود داشته باشد؛ در عین حال دستاورد اکتساب از جامعه است. خودجوشی، خانواده و نبوغ از عوامل تاثیرگذار کارآفرینی است. اما جامعه و اطرافیان در رشد نبوغ تاثیرگذار خواهند
بود. ما اتاق فکر داریم و ایده های کارآفرینان را رشد می دهیم. به آنها کمک می کنیم راهشان را
پیدا کنند. مطالعه و آموزش بهترین پیشنهاد من به کارآفرینان جوان است. استفاده از فرصت ها و مناسبت های فکری و داشتن الگوهای ذهنی از عوامل موثر در موفقیت کارآفرین
است. مبادا زود خسته و دلزده شوند و از هدف خود کوتاه بیایند. در صورت شکست دوباره شروع کنند و از پا نشینند.