آیدا محققین رییس هیات مدیره شرکت پرتوتاپ رایان بخش فناوری اطلاعات IT تابلوی افتخارات مدیر شایسته ملی- 1393 برند شایسته ملی از وزارت صنعت- 1395 نشان ستاره کیفیت از سازمان حمایت از حقوق مصرف کنندگان- 1395 فعالیت ها و سمت ها عضو شورای عالی انفورماتیک عضو سازمان نظام صنفی کارآفرین ارز دیجیتال سال […]
آیدا محققین
رییس هیات مدیره شرکت پرتوتاپ رایان
بخش فناوری اطلاعات IT
تابلوی افتخارات
مدیر شایسته ملی- 1393
برند شایسته ملی از وزارت صنعت- 1395
نشان ستاره کیفیت از سازمان حمایت از حقوق مصرف کنندگان- 1395
فعالیت ها و سمت ها
عضو شورای عالی انفورماتیک
عضو سازمان نظام صنفی
کارآفرین ارز دیجیتال
سال 1365 در تهران و خانواده ای کوچک چهار نفره به دنیا آمدم. پدر و مادر از مدیران بانک هستند. خانواده ام کاملا مدرن و اهل علم هستند. در رویاهای کودکانه ام همیشه ریاست یک مجموعه را برای خودم متصور می شدم. در بازی هایم لیدر بودم و ریاست می کردم. از کودکی به طور ناخود آگاه مسیر برای رسیدن به اهداف ساخته می شود و از هر سوی تو را به سمت مقصد سوق می دهد. بسیار قانونمند، بازیگوش، پر جنب و جوش و مسئولیت پذیر بودم. دوره کودکی اکثرا بیرون از خانه بازی می کردیم. یک تیم کودکانه داشتیم که بسیار حرفه ای بازی می کردیم، حتی استراتژی داشتیم. بازی هایمان به شکلی که خودمان تعریف می کردیم انجام می شد. در کودکی کارآفرینی هم می کردم. البته در خانواده ما خیلی از کارها مانند دستفروشی و یا فروشندگی برای دختر مناسب نبود. به یاد دارم پدر و مادرم برایم اسکیت نمی گرفتند چون خطراتش را می دانستند. برای هم کلاسی هایم تدریس خصوصی گذاشته بودم و بعد از پنج سال آن اسکیت را با پول خودم خریدم.
بعد از اخذ مدرک دیپلم، کارشناسی کامپیوتر (سخت افزار) را گرفتم. مجدد در مقطع کارشناسی رشته حقوق قضایی را خواندم. در این دو حوزه به صورت میان رشته ای کار می کنم. سال 1388 بلافاصله بعد از کارشناسی وارد کسب و کار شدم. فارغ التحصیلان ما بعد از اتمام درس برای شروع کسب وکار دانش کافی ندارند. ولی من با شناختی که از خود داشتم و می دانستم که چه چیزهایی را می توانم به دست بیاورم، در حوزه خدمات پس از فروش مسیرم را شروع کردم. این گونه اولین کسب وکارم را در شرکت پرتو تاپ رایان شروع کردم. کار اصلی شرکت پرتو تاپ رایان طراحی راه حل ها مبتنی بر فناوری اطلاعات برای مشتری است. مشتری اصلی ما سازمان ها و نهاد های دولتی، بانکها و شرکت های بزرگ خصوصی هستند. متناسب با راه حل های ارائه شده ممکن است تامین تجهیزات و اجرای آن را نیز بر عهده بگیریم. در سال های اخیر در زمینه تولید علم در حوزه IOT فعالیتمان را شروع کردیم که ارزآوری را تقویت و ارزبری را کاهش دهیم. پول و ارز دیجیتال از این دست هستند. امید داریم در بخش صادرات هم فعالیت داشته باشیم.
از کودکی آرزوی این را داشتم بر جامعه ای که در آن زندگی می کنم تاثیرگذار باشم. همیشه برآن بودم تا بتوانم مشکلات اجتماعی جامعه را کم کنم. فکر می کنم الان در همین مسیر حرکت می کنم و هر چه بیشتر پیش می روم هدف و آرزویی جدید و بزرگتری شکل می گیرد.
معتقدم یک بانوی کارآفرین برای از بین بردن تفکیک جنسیتی وارد عرصه کسب وکار می شود. اما گاهی مشکلاتی هم به عنوان یک زن داشتم و همیشه به دنبال کارهایی می رفتم که هنجارشکنی محسوب می شد. کاری که من انتخاب کردم در حوزه خدمات پس از فروش، حوزه کاملا مردانه ای است خصوصا در مورد کالاهای IT. از زمانی که شروع به کار کردم این دغدغه را با مشتریانم داشتم که چرا یک خانم کارهای مهندسی را ارائه می کند و یا دستگاه هایشان را تحویل می دهد. ولی به مرور زمان که کیفیت کارم را می دیدند، اعتماد می کردند و مشکلات حل می شد. از نظر من مردم به کسی که تجربه کافی نداشته باشد اعتماد نمی کنند. صرفا مختص خانمها نیست اما با توجه به فرهنگ ما این امر نسبت به خانم ها کمی پر رنگ تر است. البته ما هم باید به مردم فرصت شناخت را بدهیم. خیلی جاها امتیازاتی را به خاطر زن بودنم گرفتم که یک آقا موفق به کسب آن نشد. در مسیر کاری ما گروه بسیار محدودی کار با خانم را نمی پذیرفتند. بسیاری هم به خانم ها اعتماد بیشتری داشتند.
در کشور ما با توجه به رکودهای اقتصادی و فقدان زیرساخت های اقتصادی فعالیت در حوزه کارآفرینی، کار بسیار سختی است. یعنی صرف داشتن سرمایه مالی موفقیت در کارآفرینی تضمین نمی شود. اگر بگوییم در مسیر کارآفرینی دلسردی، نا امیدی و ترس نداشتیم کاملا یک حرف کلیشه ای زده ایم. بارها از قدم هایی که برداشتم ترسیده ام، بارها دلسرد شدم. ما هم جدا از مردم نیستیم و شرایط اقتصادی، نوسانات ارز بر کار ما که در زمینه بازرگانی فعالیت داریم اثر منفی گذاشته است. سرمایه اولیه در کارآفرینی تلاش، امید به موفقیت و ایمان به خود هست. کارآفرینان افراد بسیار جنگنده ای هستند و در مسیر پر فراز و نشیبی که دارند پیوستگی حرکتشان را فراموش نمی کنند. آنها نا امید نمی شوند. کارآفرینان افسران اقتصادی ما هستند. با جنگ اقتصادی که در کشور وجود دارد، کارآفرینان بخش خصوصی تاثیر زیادی بر بهبود شرایط حاکم دارند.
یکی از اهداف کارآفرینی ثروت آفرینی است. ولی تنها ثروت آفرینی نیست. به نظر من کارآفرینی یک سبک زندگیست که ابتدا ما را به شناخت بیشتر خود می رساند. به چکش کاری شخصیت و روحیه ما می پردازد و باعث می شود بقیه را نیز همراه خود کنیم. در این مسیر هم خود و جامعه را رشد می دهیم و هم به اقتصاد کشورمان کمک می کنیم. قطعا ما که کارآفرینی می کنیم هدف کسب ثروت را هم داریم اما اهداف دیگرمان بسیار بزرگتر از ثروت است.
بعد از تاسیس شرکت به این فکر کردم که به واسطه این شرکت فرصت هایی برای افرادی فراهم کنیم که بتوانند یک جهش مثبت در زندگیشان داشته باشند. فکر می کنم برکت کار ما همین است که افراد لایق و کارآمد را در موقعیتهای درست قرار دهیم و پیشرفت کنند تا بتوانند خوشبختی را در زندگی خود وارد کنند. زکات کارمان را در فرهنگ سازی می دانیم. فرهنگ درست را نشر دهیم تا از راه درست و قانونی نه از راه ویژه خواری و امثال آن، روزی و برکت حلال را سر سفره افراد جامعه بگذاریم و هم افزایی درست را با جامعه خود داشته باشیم. زندگی کار ما پستی و بلندی های زیادی داشته است. خصوصا اینکه در ایران از کارآفرینی هیچ حمایتی نمی شود. همه چیز را باید وسط بگذارید و ریسک کنید. باور به خدا و توانمندیهای خودمان در مسیری که داریم ما را به امید نزدیک می سازد و راه درست را پیش می گیریم. باور، از فاکتورهای کلیدی کارآفرین است. باور لازمه حرکت است. در حرکتهای اقتصادی و کارآفرینی چالش های قانونمندی و چالشهای فرهنگی و اجتماعی زیادی داریم. در کشور ما قانون ها در جهت حمایت از بخش خصوصی تصویب نمی شوند. مثل قانون های مالیاتی و گمرکی که باور و اعتقاد اولیه به هدفمان باعث می شود که پا پس نکشیم و همچنان ادامه دهیم.
برخی اتفاقات در کشور می افتد که برای بعضی می تواند فرصت طلایی باشد تا پیشرفت کنند و برای عده ای هم باعث بیرون افتادن از دایره رقابت و حرکت و در نتیجه شکست می شود. ولی یک کارآفرین بیش از اینکه منتظر حمایت دولت باشد می خواهد در کنار دولت باشد تا در این وضعیت سخت اقتصادی بتوانند با هم مشکلات را کنار بزنند و در جهت پیشرفت کشور گام بردارند. این روزها می تواند فرصت خوبی برای کارهای نو باشد. ما هم به عنوان بخش خصوصی باید در کنار دولت باشیم کما اینکه باید توقع حمایت داشته باشیم.
وقتی همه چیز قانونمند باشد، نباید به خاطر جوان بودن و یا زن بودنمان دچار مشکلات شویم. چون کاری که ما انجام می دهیم کار سلیقه ای نیست. اصول و چارچوب آن مشخص شده است. پس باید اصولا مشکلات یکسانی داشته باشیم اگر خلاف این باشد ما مشکل قانونمندی داریم. اگر خانم باشم و دانش کافی داشته باشم در این مسیر مشکلات زیادی ندارم اما اگر آقا باشم و آگاهی و دانشم کم باشد مشکلات برایم سر ریز می شوند. پس جنسیت مهم نیست؛ توانمندی و میزان آگاهی و دانش مهم است.
کسانی که می خواهند وارد حوزه کارآفرینی شوند، ابتدا باید از خود بپرسند که حاضرند از قایق امن خود بیرون بیایند و در این مسیر پر تلاطم اقتصادی حرکت کنند. کارآفرینی برای من رشد شخصیتی را به همراه داشت. موقعیتهای زیادی را برای خود به فرصت تبدیل کردم. بعد از شکستهایم توانستم خود را باز بینی کنم و نقطه ضعفهای شخصیتی ام را پیدا کنم. کسی که می خواهد وارد کارآفرینی شود باید خودش را آماده جنگیدن کند. مشکلات صرفا برای اینها نیست بلکه برای تمامی کسانی است که در حرکت اند. باید ببینند که می خواهند این سختی ها را به جان بخرند و در نهایت فردی شوند که هر روزش با روز قبلش متفاوت است یا نه.
توکل به خدا، تلاش، مطالعه روزمره و پشتکار رمز و راز موفقیت است. البته ما هنوز در مسیر موفقیت هستیم و تا کسب آن راه زیاد داریم. گاهی کارهایمان به مو رسیده اما پاره نشده است و این فقط با توکل بر خدا شدنی است. خدا همیشه کنارم بوده و کمکم کرده است. همسرم که مدیر عامل شرکت هستند، همیشه برایم حامی بوده است و خانواده ام هم بسیار کمکم کرده اند.
نظرات