شادی صدقی نژاد موسس و بایگان شرکت پردازش اطلاعات مالی به دان

شادی صدقی نژاد موسس و بایگان شرکت پردازش اطلاعات مالی به دان
تیر 13, 1399
911 بازدید

شادی صدقی نژاد موسس و بایگان شرکت پردازش اطلاعات مالی به دان بخش نرم افزار بورس تابلوی افتخارات برگزیده در مسابقات جهانی Innorate Finance – 2018 استارتاپ برگزیده در زمینه فین تچ در فین استار- 1396 سمت ها و فعالیت ها بازرس علی البدل سابق انجمن ملی زنان کارآفرین رییس بخش بین الملل بورس تهران […]

شادی صدقی نژاد

موسس و بایگان شرکت پردازش اطلاعات مالی به دان

بخش نرم افزار بورس

تابلوی افتخارات

برگزیده در مسابقات جهانی Innorate Finance – 2018

استارتاپ برگزیده در زمینه فین تچ در فین استار- 1396

سمت ها و فعالیت ها

بازرس علی البدل سابق انجمن ملی زنان کارآفرین

رییس بخش بین الملل بورس تهران 84-1383

مشاور مدیرعامل شرکت سرمایه گذاری غدیر، سایپا و ایران خودرو در زمینه های سرمایه گذاری و امور بین الملل 88-1385

مشاور موسس بورس نفت در ایران 87-1386

مدیر حقوقی و نایب رییس هیات مدیره شرکت Batpars  88-1387

فعالیت به عنوان حقوقدان مالی در نیویورک، واشنگتن، دبی و لندن

موسس شرکت Hylun Capital  در واشنگتن دی سی

 

مشاور سرمایه گذاری در بورس

سال 1345 در تهران متولد شدم. مادر خانه دار و پدر واردکننده لاستیک و لوازم اتومبیل بود. در اتریش، آمریکا و آلمان هم فعالیت می کرد. در کودکی آرزو داشتم نخست وزیر بشوم. از همان کودکی به کارهایی که تاثیر فراوان بر دیگران داشته باشد علاقه داشتم و می خواستم فرد موثر و مفیدی شوم. خانواده حامی خوبی از لحاظ مالی و روحی برای من بود. کلاس پنجم ابتدائی در آزمون استعدادهای درخشان رتبه اول کسب کردم. بعد از کلاس پنجم به اوهایو آمریکا رفتیم. تا دبیرستان در اوهایو بودیم. بعد به ونکوورکانادا پیش یکی از دوستان پدر رفتیم. کارشناسی ام را در رشته حقوق سیاسی گرفتم. در مسابقات بین المللی که بین دانشگاه ها برگزار می شد، شرکت کردم. علاقه زیادی به حقوق مالی داشتم. در دانشگاه جرج تاون در واشنگتن دی سی تخصصم را در حقوق بازار سرمایه گرفتم. در نهاد ناظر بازارهای مالی آمریکا کار می کردم و مدت کوتاهی با قسمت حقوقی صندوق بین المللی پول همکاری داشتم. بعد از آن هم در بانک جهانی یک پروژه با جرج تاون انجام دادم. این کار را دوست داشتم و بعد از گرفتن دکترای تخصصی(فوق دکترا)  به نیویورک رفتم و در شرکت حقوقی دیکری رینگتون که شرکت خیلی بزرگی بود مشغول شدم. آنجا در مورد اوراق بهاداری که روی سند رهن خانه ها بود، کار می شد. برای اینکه بدانم در جاهای دیگر چگونه در زمینه بورس کار می کنند به بخش اوراق بهادار بین المللی شرکت فِرِش رِیدز لندن رفتم. بعد از مدت کوتاهی در حوزه بازارهای مالی اسلامی فعالیت کردم. چند مقاله در مورد موضاعات کاریم نوشتم.

اولین تجربه کسب و کارم را وقتی کلاس سوم دبستان بودم با یکی از دوستان کودکی ام که مادرش کارمند بانک مرکزی بود ایجاد کردم. سکه جمع می کردیم و سه چهار نفری این سکه ها را خرید و فروش می کردیم. بعدها همراه پدر در کانادا که به کار ساخت و ساز مشغول بود به عنوان ناظر حسابداری و وکیل مشغول شدم. معتقدم که من به وجود آمدم تا تفاوتی را ایجاد کنم.  در طول مدت تحصیل دانشگاهی و دوران کاریم برای رفاه کسانی که به آمریکا مهاجرت می کردند مانند پناهنده های تبت تلاش های زیادی داشتم. چون مهاجر بودند و کارهای دادگاهی زیادی داشتند. همیشه این ایده را داشتم تا شرکتی برای زنان تاسیس کنم تا از قدرت مالی برخوردار شوند و من نمی توانم ها و خجالت هایشان را کنار بگذارند. خصوصا زنانی که فارغ التحصیل هستند و انگیزه ندارند تا کسب و کاری رقم بزنند. افرادی را دور و برم جمع کردم که به این ایده آل برسم. همیشه در طول مدت کاری در خارج کشور جایگاه بالایی داشتم و مشاور مدیرعاملان بودم.

وقتی به ایران آمدم و خواستم کار کنم رتبه کاری مناسبی را ندیدم. باید هر آنچه مدیر می گفت انجام می شد. این با روحیه من سازگار نبود و می خواستم برای رسیدن به خواسته هایم بجنگم. برای رسیدن به خواسته ها و خیلی کارها باید جنگید. با هدف خدمت به کشورم برگشتم چون جایگاه ما ارزنده تر از حرفهایی که درمورد کشورم می زنند هست. اوایل شروع کارم در ایران فرهنگ کاری در ایران را بلد نبودم و این موضوع شاید یکی از مشکلات بزرگم در ایران بود. به زن اهمیت کمی داده می شود. متاسفانه شاهد هستم اکثرا آقایان بعد از ازدواج مانع کار کردن همسرانشان هستند. با وجود اینکه همین بانوان سالها عمر خود را صرف تحصیل کرده اند تا کاری رقم بزنند. چالش دیگری که هست؛ شنیده نشدن صدا و خواسته های بانوان توسط مردهاست. برای شنیده شدن صدایمان گاهی باید جیغ بزنیم تا بتوانیم نقشمان را پررنگ کنیم. وقتی به ایران آمدم به علت سوابق کاری متعدد و طولانی در بورس پیشنهاد زیادی برای شراکت داشتم و با یکی از آقایانی که تازه از خارج آمده بود و در بورس فعالیت داشت شریک شدم. اما متوجه شدم تمامی کارها و مسئولیت ها بر دوش من است و او فقط به خاطر مرد بودنش سود می برد. من این جسارت را کردم و به او گفتم: دیگر نمی خواهم با شما همکاری کنم. دیگر نمی خواهم زیر پرچم کسی بایستم. بعد شرکت مشاوره را تاسیس کردم و بدون هیچ تبلیغات کارم را شروع کردم. به تدریج در جامعه کاری پیشرفت کردم. کارفرمایان مرا به دلیل کارایی و حس مسئولیت بالا معرفی می کردند ولی متذکر می شدند که من کمی بد خلق هستم. در صورتی که بدخلقی من از انتظاراتی که از کارکنانم دارم می آید. معتقدم انسان یا کاری شروع نکند یا باید خیلی خوب کار کند و دویست درصد خود را برای کارش بگذارد. پدرم می گفت: شما سفیرانی هستید که باید به نحو احسنت خودتان را نشان دهید تا نام ایران را زنده نگه دارید و نگذارید به بدی از ایران یاد شود. بهترین مشوق و الگوی من پدرم بود.

باور بزرگترین دارایی است که هر کارآفرین دارد. اگر در هر ایده ای که دارد، باور داشته باشد به نتیجه و سرانجام می رسد. نا امیدی در این مسیر زیاد است. هر روز ممکن است سنگی جلوی پای شما باشد و هر روز بزرگ و بزرگتر شود. مانند تحریم هایی که در حال حاضر در ایران است و مانع درست کار کردن با خارج از کشور می شود. ولی باید هر روز راه جدیدی بیابد و برای رسیدن به هدف تلاش کند. باور به توانستن جزو مهم ترین اصول این راه است. هرجا که کم می آورد یک نت ورک داشته باشد و از آن استفاده کند. اکثر کارآفرینان دردها و مشکلات مشابهی دارند. راهنمایی و مشاوره از افرادی که تخصصی در رشته کاریشان دارند را فراموش نکند. زنان انجمن زنان کارآفرین خود باوری را در من آبیاری کردند و باور مرا دوباره ساختند. اگر با همدلی و همیاری کسی که شما را باور داشته باشد، چه در کارهای کوچک و چه در کارهای بزرگ، پیش بروند و نترسند قطعا موفق می شوند. لذت رسیدن به هدف با همدلی و همیاری افرادی که در کنارتان هستند وصف ناشدنی است. از افراد منفی دور باشید. کار تیمی بسیار موثر است.

جسارت داشته باشید و خجالت را کنار بگذارید و به دنبال سهم خود از زندگی و کار باشید. همیشه دنبال یادگیری و فراگیری دانش در زمینه فعالیت تان باشید. برکت کارم در رضایت کارمندان و مشتریانم و صداقت در کارم است. خوش نامی در جامعه هدفم جزو برکات کارم است. کارآفرین دغدغه این را دارد که نامش ماندگار باشد و ثروت آفرین دغدغه اش درآمد حاصل از معاملاتش است. کارآفرین به استقرار کارش در بلند مدت می اندیشد. کارآفرین به برد- برد در کارش می اندیشد و می خواهد همه برنده باشند. زکات کار کارآفرین انتقال دانش و بینش اش به کارآموزان یا کارمندان فعال در حوزه فعالیتش است. کارگاه های آموزشی و نشان دادن چالش ها و واقعیت های پیش روی یک کارآفرین هم بخشی از این موضوع است. کارآفرین مثل یک ورزشکار است که همه بهترین و رتبه اول جهان شدنش را می بینند ولی در پشت پرده زحمات و تلاش ها و تمرینات بی وقفه او را نمی بینند.

تحقیق و مطالعه، پذیرفتن سختی ها، سختکوشی، دیدن و خواندن تجربیات کارآفرینان موفق، امیدوار بودن، نترس و جسور بودن، پیگیر و مُصر بودن در رسیدن به اهداف از مهمترین ویژگی های یک کارآفرین است. کار نشد ندارد، مشکلات را بزرگ نکنید و آنها را در هم بشکنید و راهی برای حل مسائل داشته باشید.

 

 

 

برچسب‌ها:, , , , , , , , , , , , ,