
بهناز آریا قائم مقام مدیرعامل گروه شرکت های کهکشان بخش فناوری و امنیت اطلاعات تابلوی افتخارات فعالیت ها و سمت ها مدرس دوره های مدیریت فناوری و امنیت اطلاعات عضو هیات مدیره سازمان نظام صنفی رایانه ای استان تهران- 2دوره رییس کمیسیون افتا (امنیت فضای تولید و تبدیل اطلاعات)- 3 دوره دبیر کمیته […]
بهناز آریا
قائم مقام مدیرعامل گروه شرکت های کهکشان
بخش فناوری و امنیت اطلاعات
تابلوی افتخارات
فعالیت ها و سمت ها
مدرس دوره های مدیریت فناوری و امنیت اطلاعات
عضو هیات مدیره سازمان نظام صنفی رایانه ای استان تهران- 2دوره
رییس کمیسیون افتا (امنیت فضای تولید و تبدیل اطلاعات)- 3 دوره
دبیر کمیته فنی امنیت سازمان جهانی استاندارد در ایران (SC27)
کارآفرین آموزش و امنیت اطلاعات
سال 1354 در تهران به دنیا آمدم. خانواده ام همیشه مبتنی بر دانش و تحصیلات بود. پدر فارغ التحصیل از دانشکده فنی است. جزو مهندسان و کارشناسسان قدیمی در حوزه راه و ساختمان است. مادر دبیر آموزش و پرورش بود. همیشه وقتمان صرف درس و کلاس های آموزشی مختلف می شد. پدر و مادرم تلاششان براین بود که هر آنچه نداشتند برای فرزندانشان تهیه کنند. یکی از دغدغه های کودکی ام نمره بیست گرفتن بود. در رویاهای کودکی ام همیشه معلم بودم. عروسک هایم را می چیدم و به آنها درس می دادم. همیشه ذات لیدری داشتم و نمی خواستم پیرو باشم. دوست داشتم چیزهای جدید و تازه خلق کنم.
بعد از اخذ مدرک دیپلم از مدرسه تیزهوشان در مقطع کارشناسی رشته میکروبیولوژی ادامه تحصیل دادم. بعد از مدت کوتاهی از دوره کارشناسی تغییر رشته دادم و مدیریت اجرایی و دکتری را در حوزه مدیریت فناوری اطلاعات و امنیت اطلاعات را در آمریکا خواندم. مدارک معتبری را در حوزه فناوری و اطلاعات از سال 2000 تا به امروز از جمله مایکروسافت، ISC2 و موارد مختلف که در ایران هست را کسب کردم. رتبه اولی بودم که آزمون ها را گذراندیم و مدارکش را کسب کردیم. ممیز استاندار امنیت اطلاعات و سرممیز ISO 270001 و سر مدرس BSI انگلستان در ایران هستم.
سال 1379 شرکت کهکشان را تاسیس کردیم. تا امروز مانند یک کودک آن را نگهداری کردیم و گسترش دادیم. با مدل استارت آپ کارمان را شروع کردیم. البته آن سالها نه می دانستیم استارت آپ چیست و نه تب مد استارت آپ وجود داشت اما عملا با استارت آپ شروع کردیم. چند جوان یک دفتر 70 متری دور هم جمع شدیم و کارمان را کلید زدیم. جزو اولین مجموعه های آموزش در حوزه فناوری و امنیت اطلاعات بودیم. در ایران متخصصان و دوره های ما هم جزو اولین متخصصان و دوره های آموزش در این حوزه بود. در آن زمان دومین کارت اینترنت ایران را داشتیم و همه اینها برای خود بیزنس های جداگانه ای شد که از مجموعه ما جدا شد. کار آموزش را به عنوان کار اصلی و دانش بنیانی که مد نظر ما بود ادامه و گسترش دادیم. بعدها دو شرکت دیگر به مجموعه ما اضافه شد. شرکت اصلی موسسه فرهنگی هنری کهکشان نور بود. شرکت کهکشان مشاور در سال 1386 که کارش مشاوره و پیاده سازی پروژه های امنیت اطلاعات شبکه است. شرکت دانش بنیان فناورکهکشان را که کارش ارائه راه حلهای فناورانه است را سال 1393 تاسیس کردیم.
در طول مسیرم دو چالش بزرگ داشتیم. اول اینکه کار ما کار شناخته شده ای نبود. زمانی وارد حوزه IT شدیم اینترنت به تازگی وارد ایران شده بود و مردم هنوز کاملا نمی دانستند اینترنت چیست. ما همیشه به دنبال چالشهای جدید هستیم و دوست داریم تکنولوژی های جدید و نو را وارد کشورمان کنیم. فرهنگ سازی ها را در این زمینه انجام دهیم. آن زمان که ما شروع به کار کردیم، سازمان ها با حوزه امنیت اطلاعات آشنایی نداشتند و هنوز در پی ساخت واحدهای انفورماتیک در ادارات و سازمان ها بودند. بر خلاف امروزه که امنیت مهمترین دغدغه سازمانهاست. چالش ما مربوط به مفهوم کاری بود که انجام می دادیم. چالش دوم زن بودنم در کاری بود که بسیار مردانه تلقی می شد. این چالش مضاف بر چالش قبلی دشواری هایی ساخت. امروزه من در این حوزه تنها خانمی هستم که وارد جلسات امنیتی می شوم. چالش دوم خیلی جدی وجود داشته و دارد. بحث اصلی این است که هم موضوع نو و جدید است و هم اینکه یک خانم به عنوان یک مدیر در این زمینه موضوع را ارائه می دهد. بحث ما در تمام این سالها فرهنگ سازی و گسترش دانش بود. فرهنگ سازی در هر حوزه ای ذاتا کار بسیار دشواری است. خصوصا در حوزه امنیت اطلاعات که هر روزه در حال تغییر است تلاش فراوان می خواهد در نتیجه مشکلات فراوانی بود. خود فرهنگ سازی برای مفاهیم مشکلات زیادی داشت و این جنسیت خانم بودن در این موضوع اولین نقطه تدافعی بوده که در مقابل ایجاد می شد. خیلی از متولیان که در این حوزه وجود داشتند که در مقابل صحبت یک خانم مقاومت می کردند.
به تفکیک جنسیتی اعتقادی ندارم و معتقد به فرصت های برابر هستم. برای بانوان در حوزه فعالیت ما فرصت برابری وجود نداشت. به ما اجازه استفاده از فرصت برابر با آقایان داده نمی شد. در نتیجه تمام مدت در تلاش دست یابی به چیزی بودیم که تازه فرصت برابر محسوب می شد. بعد از آن اثبات کنیم در آن فرصت ما می توانیم چه کارهایی انجام دهیم. خوشبختانه حضور بانوان در صنعت فناوری اطلاعات افزایش پیدا کرده است. اما در پست های مدیریتی ارشد حضور بانوان کمتر است.
از روزی که شروع کردیم هیچ حمایت مالی نداشتیم. نه رابطه ای داشتیم نه کمکی از خانواده ها، فقط کارمان را جذاب و لازمه دنیا دیدیم. پنج سال اول تمام روزهای هفته مدام کار می کردم، حتی بیرون از تهران نرفتم. وقتی وارد کاری می شوی که صرفا کارمند نیستی دغدغه های زیادی پیدا می شود. در کشور ما هر روز دلار، بازار، تکنولوژی و تحریمات متغییر و مشکل آفرین است. آنقدر مشکلات زیاد است که عمده ترین مشکل نداشتن خواب راحت و گرفتن آرامش است. از نظر من وارد شدن به فضای کارآفرینی مساوی است با از دست دادن آرامش برای مدتی، باید انگیزه داشته باشید تا در مقابل این مشکلات بتوانید دوام بیاورید. استرسی که در این صنعت و حوزه هست بسیار سطح بالایی دارد.
وقتی وارد کار شدم 25 سال داشتم. به عنوان یک مدیر با سن کم با مجموعه های در حوزه امنیت کار می کردم. بارها و بارها پیش آمده در برخورد با مشتریان و مدیران سازمان ها به مشکل برخوردم و بعد از قطع مکالمه زار زار گریستم. اشک می ریختم که این کار از توانم خارج است و دیگر کار نمی کنم. ولی خود را ریکاوری کردم و ادامه دادم. بارها انتخاب اشتباه داشتیم و سرمایه ای را که برایش گذاشته بودیم از دست دادیم.
فناوری اطلاعات موضوعی است که در دنیا هر روزه دچار چالش می شود. در ایران دائما مجبور می شویم روش هایی دیگری برای داشتن راه حلها ایجاد و بومی کنیم. در واقع ما در صنعتی هستیم که زیر بنای باقی صنایع است. به طور مثال ما زیر ساختهای فناوری اطلاعات بانک را کار کردیم که اگر مشکلی پیش می آمد کل اطلاعات بانک قطع می شد. امروزه فناوری به شاهرگ های حیاتی یک کشور مبدل شده است.
یکی از بزرگترین مسائل ما عدم وجود فرد متخصص است. متخصصان حوزه ما اکثرا خارج از ایران فعالیت دارند. به شدت کمبود افراد متخصص و متعهد در جامعه احساس می شود. وقتی کاری ایجاد می کنید و در جهت پیشرفت آن قدم می گذارید احتیاج به نیرو پیدا می کنید و تمامی کارها را نمی توانید به تنهایی انجام دهید. اگر درست پیش نروید نیروی جذب شده شما را دچار مشکل می کند و ممکن است به رقیب تبدیل شود. منابع انسانی یکی از بزرگترین چالش های یک کارآفرین است. مشکل دیگر قوانین موجود در کشور است، که به روزرسانی نشده اند. بسیاری از قوانین عملا سد راه کارآفرین هستند. یک کارآفرین باید با مشکلات دست و پنجه نرم کند، به حقوق و رضایت تک تک افرادش فکر کند. به اهداف، ایده هایش و رضایت مشتری باید بیاندیشد. تمام این دغدغه ها وقتی به زندگی شخصی اضافه شود آرامش را از شما سلب می کند.
تقریبا به رویای کودکی ام رسیده ام، کار آموزش می کنم و مدرسین زیادی تربیت کردیم. البته راه طولانی در پیش دارم. اگر به عقب برمی گشتم همین راه را ادامه می دادم و در کنارش علاقه ام به موضوع ژنتیک را دنبال می کردم. هیچ چیز دیگر را تغییر نمی دادم. معتقدم زندگی مانند نقاطی در نقاشی است که با وصل کردن این نقاط به هم تصویری ایجاد می شود. آن نقطه ها در واقع اتفاقات زندگی هستند که آینده را می سازند.
هنوز به نقطه موفقیت نرسیده ام. باور و خواستن مهم ترین رکنی است که باعث می شود توانایی فوق العاده خود را دید. اگر باور کنیم می توانیم ادامه دهیم. کهکشان یک تیم و خانواده است. دلیل اینکه ما الان در این نقطه هستیم، باورمان، ایمانمان و کار تیمی ماست. باور داشتیم ما می توانیم. اگر بگوییم فردی در کاری که پیش گرفته است به پول فکر نمی کند برایم معقول نیست و شعار است. طبیعت انسان و جبر جامعه ما را به سمت درآمد و اقتصاد هدایت می کند. اما اینکه در کنار ما افرادی هم سود ببرند و از سفره پهن شده ما روزی کسب کنند بسیار زیبا و لذت بخش است. اما انگیزه اصلی ما ایجاد یک دانش جدید و تربیت افراد بود که به ما انگیزه می داد تا ادامه دهیم. بعد از 19 سال اگر در هر سازمان و ارگانی قدم بگذارید اثری از ما و کهکشان هست. رضایت مندی و تربیت افراد لایقی که برای جامعه خودمان و حتی خارج از کشور مثمر ثمر هستند بیشترین انگیزه را به ما می دهد. بسیاری از دانش آموختگان ما در گوگل، hp، آمازون و بسیاری از شرکتهای خارجی فعال هستند. اگر هدف ما مالی بود هرگز این راه را انتخاب نمی کردیم به دنبال راه های آسان کسب درآمد می رفتیم.
از ویژگی های کارآفرینی می توانم از انعطاف پذیری و ظرفیت پذیرش مشکلات بالا نام ببرم. در این راه با انواع و اقسام آدم ها و مشکلات مواجه می شویم که هرگز قابل پیش بینی نیست. مدیریت کردن موقعیت های خاص و مختلف کار بسیار مهمی است. حتما باید نسبت به کاری که انجام می دهیم اشراف داشته باشم. دانش لازم برای آن کار را کسب کنیم. فرصتی برای مطالعه بگذاریم تا در حال رشد باشیم. یک کارآفرین هرگز نباید بازنشسته، پیر و خسته شود. قدرت تطابق با نسلهای جدید داشته باشیم. باید جانشین پروری کنیم به افرادی آموزش دهیم که جای ما بنشینند و بهتر از ما عمل کنند که اگر اینگونه نباشد آنچه که ساختیم بر باد می رود. اگر بیزنس نیاز جامعه را برطرف می کند باید برای تداوم آن دانش و تجربه را انتقال دهیم تا بر پا جا بماند. باید سیستمی را برای کسب وکار فراهم کنید تا دوام داشته باشد، قائم به فرد بود اشتباه است. راهبری برای تداوم بیزینس بزرگترین ویژگی کارآفرین است.
دنیا نسبت به 40 سال پیش بسیار متفاوت شده است. یکی از تفاوت ها شتاب گرفتن زندگی است. در گذشته سالها طول می کشید تا فرد در کارش و شخصیتش رشد کند. در دنیای امروز خصوصا فناوری اطلاعات این زمان بسیار کوتاه شده است. در یک زمان کوتاه متخصص می شوید. این سرعت و کوتاه بودن زمان اجازه رشد شخصیت و کاری را به طور همزمان به جوان نمی دهد. متاسفانه افرادی را داریم که از لحاظ دانش بالا هستند اما اخلاق حرفه ای و شغلی ندارند.
وقتی از شغل صحبت می کنیم سه فاکتور اساسی دانش، مهارت و رفتار وجود دارد. دانش را در دوره ها، دانشگاه و با کتاب می توانیم انتقال دهیم. مهارت به راحتی قابل انتقال است بخشی هم در کار اتفاق می افتد. اما رفتار و اخلاق حرفه ای به سادگی قابل انتقال نیست. بخش از آن را می توان انتقال داد اما بیشترین آن در طول کار و زمان زیادی قابل کسب است. نبود اخلاق در کار ما را دچار مشکلات زیاد می کند. فرقی نمی کند که فرد کارمند باشد در هر سطحی و یا کارآفرین، باید اخلاق و بلوغ حرفه ای داشته باشد تا بتوانیم جامعه کاری سالمی داشته باشیم تا بهره وری و نتیجه درست بدست بیاوریم. باید از خود شروع کنیم و به بقیه انتقال دهیم. مهارت های فنی و حرفه ای و مهارت های نرم حرفه ای را در کار یاد بگیریم. هیچ اتفاق مثبتی در نبود آموزش نمی افتد. به رفتارها و اخلاق حرفه ای توجه کنیم.
نظرات